ياردبستاني من ، با من و همراه مني
چوب الف بر سر ماست بغض من و آه مني
راستي ، واستا ببينم ، چوب الف پس كجاست
آقا تو جيب شما ست؟ خانم تو كيف شماست؟
برادر پشت ميز چوب الف همونجاست
كنار پاي شماست ، "پايه " ميز شماست
برادر از جا پريد يكدفعه تا به تا شد
وقتيكه اينرو شنيد رو الف جابجا شد
گفت الف نشانه امريكاست
هركي الف مي خواد از اون خائناست
الف فقط مستحب است به و
افوور
مابقي جهان حرام و منفور
خودت مي دوني كه الف درازه
چيز درازم فقط بما مي سازه
ز
ار اگه بي الف باشه زر مي شه
شر
اب يه هو شرب مطهر مي شه
آدم مكار ، مكرم مي شه
جام رو ببين كه يكدفعه جم مي شه
د
اور محكمه ز حق دور مي شه ،
دشمن بيچاره رنجور مي شه
آدم بي "
آ" دم مي شه خام باشه زود خم ميشه
حرامي محرم ميشه همه جا محرم ميشه
يه ماجراي ناجور يه دفعه مي شه جور جور
قيام
عاشور
ايي ، قيمه ميشه اونم شور
والي يهو ول مي شه آبها همه گل مي شه
موقع ماهي گيري لا حق و باطل ميشه
جاعله مشغول ميشه وزير و مسئول مي شه
شال رو كمر شل مي شه قاتله مقتول مي شه
باد كه مي آد بد مي شه آدم مردد مي شه
خدا مي آد خد ميشه خودپرستي مد مي شهمي خواي تو انساني باش، برو تو اون راه بمير
يار دبستاني باش ، از بغض و از آه بمير
دشت بي فرهنگي ما بزرگترم شده حالا
دستامون رو بسته به خود با زنجيرهاييي از طلا
برادر اينها رو گفت مابقي رو جا گذاشت
يار دبستانيش رو دوباره تنها گذاشت